Archive for دسامبر 2008

اسرائيل، ايران و انگلستان

دسامبر 31, 2008

فكر نمي كردم مطلبي كه راجع به محرم نوشته بودم اينقدر زود نمود عيني پيدا كنه!! فكر كنم اكثرا شنيديد: عده اي از دانشجويان با ورود به باغ سفارت انگليس، اين مكان را به مدت 1 ساعت اشغال كردند
جالبه: عده اي از دانشجويان براي اعتراض به اقدامات اسرائيل در نوار غزه، پس از درگيري با پليس ايران، وارد سفارت انگلستان شدند
تا همين جا فكر كنم شدت حماقت مشخصه!! هنوز نتونستيم تاوان اشغال سفارت آمريكا در سال 58 رو بديم (كه يكي (فقط يكي!) از عواقبش جنگ 8 ساله ايران و عراق با بيش از 500 هزار نفر كشته بود!!) كه دانشجويان محترم و عاقل اين مملكت با تصور اينكه راه حل مبارزه با كشوري كه 60 ساله در نقشه سازمان ملل ثبت شده و يكي از قويترين لابي هاي دنيا رو داره و كلي ثروت داره و يكي از بزرگترين ارتش هاي دنيا رو داره، اشغال سفارت انگلستان براي يك ساعته!!! دست به انجام اين كار زدند. خداوندا، كمي، فقط كمي فكر به ما بده

محرم و حماقت هاي ما

دسامبر 28, 2008
جالبه كه تقريبا تمام مداح هاي ما به جاي پرداختن به واقعيت عاشورا و نهضت امام حسين، فقط و فقط همچين چيزايي مي خونن
پر پرواز بده تا من، پر بگيرم تا حريمت نوكرت مي شم به والله، سر سفره كريمت
يه خيابون بهشتي، اسمش بين الحرمينه
به دلم برات شده، بابام مياد امشب
و … كه فكر كنم تقريبا همه شنيدن. تازه اينا جزو بهترين هاي مداحيه كه حرفي از سگ و … نمي زنه!!! نمي دونم چرا، اما انگار الان اصل بر رنج هاي حضرت ابا عبدالله قرار گرفته، نه دليل تحمل اين رنج ها. من خودم معلومات ديني زيادي ندارم، اما چيزي كه برداشت من از زندگي ائمه و واقعه عاشوراست اينه
مبارزه با ظلم و ستم توسط هر كسي در هر موقعيتي با ابزار و لوازم مناسب اون موقعيت
نمونه بارزش مقايسه زندگي امام حسن (ع)، امام رضا (ع) و امام حسين (ع) كه هر كدوم از ابزار مناسب اون شرايط استفاده كردند. اما آيا ما كه ادعاي مسلماني و شيعه بودن داريم، اين رو ياد گرفتيم؟ مثال مي زنم
واقعه دانشگاه زنجان اتفاق افتاد و صداي هيچ كدوم از ما در نيومد. مسئولين هم با كمال پررويي تقريبا ازش حمايت كردند
چند وقت پيش يكي از هم دانشگاهي هاي خودمون به دليل اشتباهات مسئولين به شدت مصدوم شد، اما ما باز هم صدامون در نيومد
چند مورد بي عدالتي بزرگ جلوي چشممون تو جامعه هست؟ چند درصد وزرايي كه براي اين مملكت انتخاب مي شن، بر اساس صلاحيت و شايستگي و نه بر اساس رابطه انتخاب مي شن؟
نظام مالياتي ما چقدر عادلانه است؟ چرا بايد كارمند ما به اندازه بازاري ماليات بده؟
اگه بخوام بگم، حداقل 100 تا ديگه مي تونم بنويسم. جالبه كه اون هايي هم كه مي دونن بايد عكس العمل نشون بدن، راه حلش رو نمي دونند. مثلا كسايي كه توي دانشگاه خودمون راه حل مقابله با مشكلات رو آتش زدن عكس رئيس جمهور مملكت مي دونستند. يا كسايي كه راه حلش رو فرار از مملكت مي دونند. به نظر من اينها يعني حماقت محض!! حالا اينا چه ربطي داشت به عاشورايي كه اول گفتم؟
متاسفانه به دليل شيوه مداحي ها و … كه اول صحبتم گفتم، بسياري از قشر تحصيلكرده و داناتر مملكت (كه من فكر مي كنم خيلي از بچه هاي دانشكده ي ما تو اين دسته قرار بگيرند) كلا هيئات و … رو تحريم كردند و كساني كه تو اين مراسم شركت مي كنند رو هم تقبيح مي كنند. اما به نظرم اين دوستان ما يك مشكل بزرگ دارند: اين كه به جاي حل مساله، صورت مساله رو پاك مي كنند!! شما خودتون به من بگيد كه كدوم بهتره: اين كه ما با حضورمون توي اين مراسم سعي بكنيم حتي به اندازه ي يك سر سوزن وضع رو بهتر كنيم يا اينكه كلا اجازه بديم كه اين مراسم هر روز با جهالت بيشتري برگزار بشه؟ قبول دارم كه شايد حرف من و شما تاثير زيادي نداشته باشه، اما مطمئنم كه بي تاثير نيست. . بهتر نيست كه ما با حضور خودمون توي اين مراسم سعي كنيم هدف واقعي عاشورا رو به كساني كه تنها ديدشون نسبت به عاشورا گريه و طبل و زنجيره ياد بديم؟ يا حداقل خودمون رفتار بهتري ارائه بديم، شايد بقيه هم احساس كردند كه اين راه درستشه؟ يا نه، هيچ كدوم! از كساني كه واقعا عالم هستند دعوت كنيم كه به جاي اين طبل و دهل بازي، اين حرفا رو به مردم انتقال بدن
يه چيزي واضحه: با فاصله گرفتن از اين سيستم، نه تنها هيچ دردي دوا نمي شه، بلكه روز به روز اوضاع بدتر مي شه. قضاوت در مورد درست يا غلط بودن حرفم با خودتون، خوشحال مي شم نظرات بقيه رو بدونم
 
 
 

LOVE!!

دسامبر 17, 2008

هر از چند گاهي حرفايي راجع به عشق مي شنوم كه نمي تونم باهاش كنار بيام. مثل همين چند وقت پيش كه يكي از بچه هاي بسيار خوب ورودي 86 يه جمله اي تو بلست نوشته بود
به سه چيز تكيه نكن: غرور، دروغ و عشق
يا الان كه باز جمله اي رو يكي از بچه هاي بسيار خوب خودمون كه من احترام زيادي براش قائلم نوشته
حواستو جمع كن غريبه، همه ي عشقا فريبه
(اميدوارم دوستانم از دست من ناراحت نشده باشند) نمي دونم دليل اين حرفا چيه، احتمال داره دليلش تفكرات افراد باشه يا اتفاقاتي كه تو زندگيشون افتاده و تجربه كردن و شايد هم دليل خاصي نداره! اين اولين باري نيست كه همچين حرفايي مي شنوم و مطمئنا آخرين بار هم نخواهد بود؛ چيزي كه برام واضحه، «اصرار ما آدم ها واسه تعميم دادن اتفاقات زندگيمون به تمام موارد مشابه دنيا»ست. اين حرفا خيلي هاش از سوي آدم هايي زده مي شه كه خودشون يه تجربه ناموفق داشتن و بنابراين ديگه نمي تونن به طرف مقابلشون اعتماد كنن (البته شايد يه جورايي حق دارند!!) و بنابراين سعي مي كنند بقيه رو از طي كردن مسيري كه خودشون طي كردند، منع كنند.
چيزي كه ازش مطمئنم اينه كه نمي شه راجع به عشق يا هر چيزي ديگه اينقدر عمومي صحبت كرد (مثل موردي كه خودم سراغ دارم و واقعا نتايج خوبي براي دو طرف داشته) و اصل وجود چيزي رو زير سوال برد.
دوست دارم انتهاي حرفم شما رو ياد فيلم مشهور و محبوب «مارمولك» بندازم كه عملا پيامش اين بود:
روحاني دزد نيست، اما بعضي از دزدا هستند كه لباس روحانيت پوشيدند
شايد همين موضوع در مورد عشق هم صادق باشه، يعني اينكه عشق بد نيست، اما بعضي از افراد هستند كه خودشون رو (خواسته يا ناخواسته) عاشق جا مي زنند. والسلام/.

بدون شرح

دسامبر 15, 2008

رسول صدرعاملي» در مراسم افتتاح جشنواره پليس گفت: اگر ما از قديم جشنواره فيلم پليس را داشتيم، امروز اين همه مشكلات اجتماعي نداشتيم.
صدرعاملي در ادامه گفت: حس مي‌كنم اين جشنواره جمع خودماني است و به خاطر همين مي‌خواهم حرف‌هايي را اينجا بزنم، يكي از جدي‌ترين معضلات جامعه ما بدحجابي است. در همه كشورهاي اسلامي ما يا بي‌حجاب داريم يا با حجاب، ولي بدحجاب پديده منحصرا مربوط به كشور ما است و گستره زشتي را در كشور ما به وجود آورده است. دختري كه توجيه نشده كه حجاب چيست و بايد آن را رعايت كند روسري را به روي سر خود مي‌اندازد و تبديل به دختري زشت و بدحجاب مي‌شود. اميدواريم پس از 30 سال آزمون و خطا در قواعد خود در نوع برخورد با اين موضوع تجديدنظر كنيم.
وي افزود: سه ماه با حضرت امام در نوفل لوشاتو زندگي كردم و به ياد دارم دختران فرانسوي براي ديدن امام پيش او مي‌آمدند. خانم دباغ، آقاي رفيق‌دوست و شهيد عراقي دم در روسري‌هايي را به اهالي ده مي‌دادند تا آنها را سر كنند و پيش امام بروند، اما امام پس از چند بار ديدن اين اتفاق به اين امر اعتراض كرد و گفت بگذاريد راحت باشند.
صدرعاملي در پايان سخنانش گفت: ما بايد فرهنگ حجاب را به بچه‌هاي خود بياموزيم نه اينكه به زور چيزي را به آنها بقبولانيم.
كارگردان «دختري با كفش‌هاي كتاني» و «من ترانه 15 سال دارم» درباره سخنراني‌اش در جشنواره فيلم پليس پيرامون بدحجابي، توضيحاتي ارائه كرد.
رسول صدرعاملي همچنبن گفت: منظور من در اين سخنراني اصلا اين نبود كه بگويم در اصل قانون حجاب بايد بازنگري صورت بگيرد. بخش قابل‌توجهي از آسيب‌هاي اجتماعي ريشه در بدحجابي دارد چون با خودش فساد مي‌آورد، اما حرف من اين است كه آموزش و پرورش ما و ساير نهادهاي فرهنگي ما نتوانستند كاري كنند كه دختران ما مفهوم حجاب را خوب بفهمند. صدر عاملي تصريح كرد: در پايان سي سالگي انقلاب اسلامي اگر اين نظام را دوست داريم و مي‌خواهيم روز به روز به موفقيت، تعالي و اهداف اوليه خود كه حضرت امام برايش تعيين كرده نزديك شود بايد بازنگري‌هايي در برخي تصميمات صورت بگيرد.
به گفته صدر عاملي، متاسفانه به مرور زمان نگاه مردم باايمانمان به همه اين دختران نگاه زشتي شده و فكر مي‌كنند همه اين دخترها چون حجابشان كامل نيست، دخترهاي بدي هستند.